سلنا سلنا ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره
سانیارسانیار، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

ماه خونه ما؛ سلنا

نصیحت دخترانه :)

دیروز تو خیابون یک آقایی راهنما نزده پیچید جلوی بابایی حسین ، بابا بوق زد و اون آقا حرف بد... چند دقیقه در سکوت گذشت، بعد مادربزرگ قصه ما که نقشش رو سلنا جون بازی میکرد رفت رو منبر، بابایی اون آقا حرف بد زد؟ تو هم حرف بد زدی؟ نباید حرف بد بد بزنین ، باید حرف بزنین و...... ما هم  ،  ...
5 ارديبهشت 1394

حالشو بردیم:)

از بیانات سلنای عزیز ، در وصف اینکه خیلی بهش خوش گذشته ، مامانی حالش رو آوردیم ( یعنی بردیم ) مامانی کیک رو بیاریم ( کیک سالگرد عروسی منو باباش و البته ماهروز تولدش ) بزاریم رو زمین روش بپر بپر کنیم ، همه جا کفیف بشه  ما     ...
5 ارديبهشت 1394

ذهن آماده :)

میخواستم بعد مدتها واسه سلن موقع خواب کارتون بزارم ببینه ، ما دو تا قسمت از کارتون لولا و چارلی رو بیشتر نداریم بهش گفتم : سلن لولای خورشید اشعه داره رو رو بزارم یا .............یا هنوز داشتم فکر میکردم که اون یکی قسمت داستانش چی بود که خودش زودی گفت : اونی که لولا موهاش رو کوتاه میکنه رو بزار .... من واقعا مات مونده بودم  ...
1 ارديبهشت 1394

اولین داستان :)

دیگه سلنا دوست داره شبا واسه مامانی داستان تعریف کنه و منو بابایی هم با دقت گوش میدیم. یک دختر کوچولو بود ، دختر خوبی بود. موهاش رو شونه میکرد. مامانش رو دوست داشت و حرف مامانش رو گوش میکرد.  مامان جونش رو بغل میکرد. جمله بندی ها همگی درست و بر اساس یک تفکر منطقی داستان رو پیش می برد. عاشقتم مامانی  ...
1 ارديبهشت 1394